مبانی نظری و پیشینه تحقیق ملاک های ازدواج

دسته بندي : گوناگون » مبانی نظری
مبانی نظری و پیشینه تحقیق ملاک های ازدواج
فصل دوم
"ادبيات تحقيق"

الف : ازدواج

1-1-2- تعريف ازدواج
از دير باز جوامع مختلف پيوند ميان زن و شوهر را به عنوان ازدواج مورد قبول قرار داده اند، اما در طول زمان انواع مختلفي از ازدواجها پديد آمده است. با وجود اين ، ‌مشابهت ها و عناصر نسبتاً ثابتي در اين پديده همواره وجود داشته است. اگر چه مفهوم ازدواج تا بدان اندازه عمومي و نسبتاً ساده نيز هست كه درك اين واژه علي الاصول بر همگان روشن مي باشد با وجود اين تعاريف به تدوين تئوريكي مسئله كمك خواهند كرد : اين تعاريف عبارتند از :
1- «ازدواج در لغت به معناي جفت كردن ، زن گرفتن يا شوهر كردن ، با يكديگر جفت و قرين شدن مي باشد و از نظر حقوقي رابطه اي است كه براي هميشه يا مدت معيني بوسيله عقد مخصوص بين زن و مرد حاصل شده و به آنها حق مي دهد كه از يكديگر تمتع جنسي ببرند».
( فرهنگ دانشگاه انگليسي- فارسي،‌آريانپور، 332)
2- «ازدواج نوعي معامله يا قرارداد است ولي نه به معناي خريد و فروش و استشمار و تحميل عقايد بلكه ركن اساسي آن انس و الفت و تفاهم و همكاري همه جانبه است و زوجين بر اثر آن هدف مشتركي را تعقيب مي كنند و در وصول به اهداف خانواده باتمام وجود مايه مي گذارند». (قائمي ، 1364، تلخيص 85 تا 163)
3- كارلسون ازدواج را اينگونه تعريف مي كند:" ازدواج فرايندي است از كنش متقابل بين دو فرد ، يك زن و يك مرد ، كه برخي از شرايط قانوني را تحقق بخشيده اند و مراسمي براي برگزاري زناشويي خود برپا داشته اند و بطور كلي عمل آنها مورد پذيرش قانون قرار گرفته و بدان ازدواج اطلاق شده است" ( ساروخاني1370 ،23)
4- ويل دورانت معتقدات است" پيوند ازدواج براي قانوني ساختن رابطه عشقي و شهواني زن و مرد نيست، بلكه پيوندي است ميان پدر و مادر و فرزند و براي حفظ و استواري بنياد نوع. اينكه ازدواج مهمترين رسوم و قوانين بشري است براي آن كه امري نوعي است نه شخصي" ( ويل دورانت، 1369، 164)
5- كلودلوي اشتروس معتقد است كه " ازدواج برخوردي دراماتيك بين فرهنگ و طبيعت يا ميان قواعد اجتماعي و كشش جنسي است " او در جاي ديگر مي گويد : "ازدواج از مهمترين اركان هر جامعه بشري است هر چند ابتدايي يا متمدن باشد ازدواج موجب كنترل سائقه ها مي شود. او ازدواج را محل تقاطع فرهنگ و طبيعت مي داند زيرا سائقه هاي مختلف بشر بدينوسيله ( توسط فرهنگ ) كنترل مي شود و در مسير خاصي هدايت مي گردد".( ساروخاني، 1370 ،23)
6- مالينوفسكي يكي از مردم شناسان است كه در مورد ازدواج مي گويد: " زناشويي قراردادي به منظور بدنيا آوردن نوزادان و نگهداري آنان است از اين رو توان خانواده را بر زناشويي برتر دانست". ( كينك، 1346 ،226)
7- از نظر جي برنارد" ازدواج مترادف با نظام فرهنگي آراء عقايد تربيتي و نهادي از نقشها، هنجارها و تجربيات تعاملي پيچيده اي براي مردان و زنان بشمار مي رود.(ريتزر،1374 ،306)
8- ازدواج برقراري ارتباطي رسمي و قانوني ميان زن و مرد است، اين ارتباط شامل همكاريهاي اقتصادي برقراري ارتباط جنسي بر اساس هنجارهاي تأييد شده و بارداري و زاييدن بچه مي شود كه اكثر مردم به آن تن مي دهند. در حقيقت اين باوري فرهنگي است كه ازدواج مناسب ترين راه براي توليد مثل است. ازدواج يك نهاد پيچيده اجتماعي است كه مجوز برقراري نوعي ارتباط به زن و مرد مي دهد و آنها را متعهد مي كند تا براي حفظ سيستم زندگي خانوادگي ، به حقوق يكديگر بر اساس هنجارها و قوانين جامعه خود احترام بگذارند. (عضدانلو، 1384 ،36)
9- «روبرت لوي قوم شناس آمريكايي در كتاب " فرهنگ و قوم شناسي " زناشويي را يك بستگي تقريباً پايدار ميان يك زوج مجاز تعريف مي كند».( كينك، 1346 ، 228)
10- هگل فيلسوف بزرگ در مورد ازدواج مي گويد: " زناشويي عبارتست از تحقق عيني و ضروري عقل كل و خواست همگاني – پس زناشويي اصلاً پيوندي اخلاقي و به خودي خود غايتي مطلق است .زناشويي را نبايد صرفاً تدبيري براي تأمين لذات فرد يا مصلحت فردي و ملاحظاتي ديگر از اين نوع دانست زناشويي در طبع ذاتي و اصلي خود، وحدت اخلاقي است و ارضاي غريزه جنسي فرع بر آن است زناشويي مي تواند فرآورده لذت جويي باشد ولي بيشتر از هر چيز تكليفي و يا غايتي اخلاقي است كه از لذت فردي برتر است. ( مختاري ، 1376 و1375 ،8)
اگر مجموعه تعاريف فوق را به عناصر تشكيل دهنده آنها تجزيه كنيم در آن صورت اين عناصر قابل تشخيص است :
1- ازدواج به عنوان راهي براي ارضا نيازهاي غريزي است.
2- قانوني و شرعي بودن پيوند ازدواج
3- دائمي بودن آن
4- ازدواج واقعيتي اجتماعي شده است كه نحوه شكل گيري آن از سوي اجتماع تعيين مي گردد و مشروعيت مي يابد.
"در واقع طرفداران ميل جنسي اعتقاد دارند كه هدف اصلي زناشويي شكل حقوقي و رسمي دادن به محركات غريزي است كه در ميان انگيزه هاي بسيار قادرند افراد را به سوي ازدواج برانند. مي توان اينطور انگاشت كه از جانب اينان امور جسماني از اهميت بيشتري برخوردار است". (ساروخاني،370 ،32)
گروهي از جامعه شناسان در ارائه تعريف خود از ازدواج بيشتر بر پيامدهاي جمعي كه براي اجتماع بشري مفيد و ضروري است تاكيد ورزيده اند. به عنوان نمونه " لوي اشتراوس معتقد است بشر ابتدايي روي غريزه جنسي خويش اولين سازمان اجتماعي را بنا كرد و با تقسيم اقوام خود به دو دسته، آنها كه مي توانند همسر او باشند و دسته اي كه نمي تواند با آنها ازدواج كنند اولين نوع مبادله اجتماعي بين افراد بشر را بر مبناي مبادله پاياپاي پديد آورد. (مشيل ، 1354 ،42)

فصل دوم: " ادبيات تحقيق"
الف- ازدواج
1-1-2- تعريف ازدواج 22
2-1-2- ازدواج بعنوان يك پديده اجتماعي و تحول آن 25
3-1-2- انواع ازدواج و معيارهاي آن 31
4-1-2- تاريخ تحولات خانواده و ازدواج در ايران 37
ب- پيشينه تحقيق
1-2-2- تحقيقات داخلي 47
2-2-2- تحقيقات خارجي 51
ج- چارچوب نظري
1-3-2- نظريه همسان همسري 59
2-3-2- نظريه نيازهاي شخصيتي مكمل 69
3-3-2- نظريه مجاورت مكاني (همجواري) 74
4-3-2- نظريه تأثير تصور از والدين در انتخاب همسر 76
5-3-2- تئوري تصور از همسر مطلوب 79
- بسوي يك نظريه تركيبي 79
6-3-2- نظريه مبادله 82
- بيان فرضيه ها 85
- مدل تحليلي 86
دسته بندی: گوناگون » مبانی نظری

تعداد مشاهده: 8397 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.doc

فرمت فایل اصلی: word - قابل ویرایش - دارای منبع

تعداد صفحات: 65

حجم فایل:327 کیلوبایت

 قیمت: 25,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل پشتیبانی 24 ساعته : 09909994252